بسیاری از زنان ایرانی با شنیدن نام سرطان پستان با وحشتی وصفناپذیر مواجه شده و
غولی برای خود ترسیم میکنند که هیچ شیوه درمانی را یارای مقاومت در برابر آن نیست
و صد افسوس که همین ترس گاه آنچنان در وجود دستهای از مبتلایان به این بیماری رخنه
میکند که همه اقدامهای درمانی را بینتیجه میگذارد. شاید پاسخ همه این
ترسها در یک چیز خلاصه شود و آن تشخیص بهموقع است. تشخیصی که پشت آن هیچ چیز جز
هشیاری خود زنان و خود مراقبتی نیست، نکتهای که بسیاری از متخصصان و پزشکان هم بر
آن اذعان داشته و بر اهمیت آن تاکید کردهاند. در این زمینه دکتر نسرینالسادات
علوی، متخصص و جراح بیماریهای پستان و عضو هیات علمی مرکز تحقیقات سرطان پستان
جهاد دانشگاهی دانشگاه علوم پزشکی تهران به نکاتی اشاره میکند که توجه به آنها کمک
بسیاری به زنانی خواهد کرد که در معرض این بیماری قرار داشته یا با آن در مبارزه
هستند.
خانم دکتر! چون سرطان پستان در میان زنان ایران شایعتر است، لذا
بسیاری از زنان تمایل دارند بدانند اگر روزی خدایناکرده به این بیماری مبتلا شدند،
چقدر باید امیدوار باشند تا درمان موفقی را پشت سر بگذارند و در اصل اینکه چه کنند
تا بر مشکلات و موانع سیر درمان فائق آیند؟
عوامل متعددی در این زمینه دخیل
است که مهمترین آن مراجعه زودرس است. مسأله مهم این است که برای سرطان در دانش
پزشکی درمانهای خوب و موثری کشف نشده است، البته آن زمان که سرطان بهموقع تشخیص
داده شود، اقدامهای ملاحظاتی درمان اثرگذار خواهد بود، اما بیتردید درمان در
زنانی که با مشاهده یک توده به اندازه فندق در سینه خود بهموقع مراجعه میکنند با
زنانی که صبر میکنند و چند ماه بعد از مشاهده توده مسأله را با پزشک خود درمیان
میگذارند، هم از نظر نوع درمان و هم از نظر نتیجه، کاملاً متفاوت است. این در حالی
است که همه دوست دارند با کمترین عوارض و کمترین جراحی روی بدن خود، بهترین و
موثرترین نتیجه را بگیرند.
به نظر شما مهمترین عاملی که در مراجعه دیرهنگام
زنان به پزشک برای درمان بیماری نقش دارد، چیست؟
از علل مهم این است که
بیشتر زنان از عوارض درمان وحشت دارند. شماری تصور میکنند با عمل جراحی، توده
سرطانی در سایر نقاط بدن آنها پخش میشود؛ چرا که میترسند زمان طلایی برای درمان
را از دست بدهند. در حالی که باید به آنها اطمینان داد نه فقط جراحی از پخش شدن
توده سرطانی و گسترش آن جلوگیری میکند، بلکه موجب عدم پیشرفت آن نیز
میشود.
جراح از حاشیه و اطراف غده سرطانی به همراه بخشی از بافتهای سالم
برداشت کرده و هیچگاه از وسط توده جراحی نمیکند. این نوع جراحی موجب میشود تا حد
ممکن هیچ سلول و بافت سرطانی برای رشد مجدد و توسعه و گسترش در ناحیه جراحی باقی
نماند.
بر این اساس عمل و نمونهبرداری از تودههای سرطانی به هیچوجه موجب
پیشرفت آن نمیشود. در دهههای قبل زنان بسیار دیر متوجه توده و سرطان خود میشدند،
چون علائم آن را نمیدانستند از اینرو دیر مراجعه میکردند و زمانی که جراح وارد
عمل میشد با تودهای پیشرفته و دیر تشخیص داده شده، مواجه میشد که دیگر زمان
طلایی برای اقدام موثر باقی نگذاشته بود. در این صورت دیگر زمانی باقی نمیماند تا
سایر اقدامهای درمانی برای فرد مبتلا انجام شود و در نتیجه بیمار جان خود را در
مدت کوتاهی از دست میداد. همین موجب شده بود تا تصوری غلط در میان زنان با این
عنوان شکل بگیرد که «اگرجراحی کنم زود از بین میروم» در حالی که این دسته از
بیماران نه به علت جراحی که به خاطر دیر مراجعه کردن، جان خود را از دست
میدادند.
خانم دکتر علوی در حال حاضر موفقیتهای ما در زمینه درمان سرطان پستان
به چه سطحی رسیده است؟
به واقع در حال حاضر موارد بسیاری از ابتلا به این
سرطان را داریم که با تشخیص و مراجعه بهموقع، بیمار اکنون پس از 25 سال جراحی و
انجام درمانهای تکمیلی، هنوز زندگی باکیفیتی دارد.
البته نکته مهم دیگر
اینکه عامل دیگر مراجعه دیرهنگام زنان برای درمان این سرطان، وحشت از ریزش مو پس
از شیمیدرمانی یا ترس از برداشتن پستان و تغییر در ساختار فیزیولوژی بدن آنان است.
باید این نوید را داد که اگر زنی با مشاهده توده در سینه خود سریعتر به پزشک
مراجعه کند، این امکان وجود دارد که این عضو بدن وی برداشته نشده و در ساختار
ظاهریاش هیچ خللی ایجاد نشود. به فرض برداشتن عضو هم در مواردی بوده است که حتی پس
از برداشتن سینه با یک جراحی پلاستیک زیبایی، ظاهر آن بهتر و زیباتر از قبل شده
است.
دستهای از زنان هم تصور میکنند هرگونه اقدام درمانی موجب تاثیرات سوء
روحی و روانی در سایر افراد خانواده شده و برای آنکه روحیه آنها به هم نریزد، از
بازگوکردن مشکلشان گریزانند و اینگونه فرصتهای طلایی درمان را از دست میدهند،
اما به این افراد باید گفت زمانی که بیماری آنها پیشرفته شود، خانواده با مشکلات به
مراتب بیشتری مواجه خواهد شد که جبرانناپذیرتر است.
پس نتیجه میگیریم
مراجعه زودهنگام نه فقط به ضرر بیمار نیست، بلکه با آسانتر کردن مسیر درمان به
نفع بیمار بوده و خانواده را نیز از مشکلات مختلف رهایی میدهد. البته سرطان
پستان از شایعترین سرطانهای مبتلابه زنان جهان بهشمار میرود. در کشورهای غربی
کمی آمارها از ایران بالاتر است، اما کشور ما نیز کمکم از نظر شیوع در حال افزایش
و گسترش است و به کشورهای غربی نزدیک میشود. این مسأله به علت تغییر سبک زندگی
است. در کشورهای غربی چون افراد با علائم سرطان آشنایی دقیقتری دارند، سریعتر از
درمانهای موفق بهرهمند میشوند.
اگرچه تعداد موارد ابتلا به سرطان پستان
در ایران بالاتر از بسیاری از نقاط جهان نیست، اما موارد مرگ و میر بیشتری داریم،
چون بیماران دیرتر مراجعه میکنند. گرچه اطلاعات زنان ایرانی نسبت به یک دهه قبل،
بیشتر شده، اما به آن حدی که انتظار میرود، نرسیدهایم. متأسفانه باید گفت هرسال
چیزی حدود 10 هزار زن در ایران به سرطان پستان مبتلا میشوند، اما خوشبختانه ایران
در زمینه روشهای درمانی جزو کشورهای پیشرفته شناخته شده است.
کمـــی
دربــاره پیشرفتهای درمانی این سرطان در کشور توضیح دهید؟ به نظر میرسد در حال
حاضر پزشکان و متخصصان ایرانی به روشهای جدید درمان این سرطان اشراف کامل
دارند؟
هماکنون شیوههای درمانی پیشرفتهای در ایران به کار میبریم و به
آخرین مطالب علم روز دنیا آگاهی داریم، خوشبختانه داروهای موثر شیمیدرمانی در کشور
وجود دارد و برای بیماران استفاده میشود. علت آن هم این است که مطالعات ثابت کرده
طول عمر و بقای بیماران پس از درمانهای سرطان پستان خوب و رضایتبخش بوده است،
یعنی عده زیادی از بیماران کاملا سلامتی خود را بدست آورده و به زندگی عادی
بازگشتهاند.
خانم دکتر! آیا مطالعات و تحقیقاتی در کشور انجام شده است که
نشان دهد شیوع سرطان پستان در میان زنان کدام یک از مناطق کشور بیشتر
است؟
متأسفانه در ایران هنوز بررسی کامل و دقیق اپیدمیولوژیک روی سرطان
پستان انجام نشده که پاسخ و راهنمای دقیقی در اختیار قرار دهد، اما باید گفت در کل
ایران این سرطان، شیوع بالایی دارد و نمیتوان گفت در نقطه خاصی از کشور بیشتر شایع
است. بنابراین همه زنان باید دقت کافی داشته باشند. گاه برخی میگویند در خانواده
ما فرد مبتلا به سرطان پستان، وجود نداشته و ندارد پس خیالمان راحت
است.
غافل از اینکه همه زنان به صرف زن بودن در معرض ابتلا به سرطان قرار
دارند. از هر سنی ممکن است مبتلا داشته باشیم، اگرچه شیوع آن در دهه چهارم زندگی
بیشتر است، اما مواردی را که در دهه دوم یعنی 20 سالگی به این سرطان مبتلا شدهاند
نیز داشتهایم. بنابراین هیچکس مصون نیست اگرچه این بیماری از 40 تا 60 سالگی بیشتر
شیوع دارد، اما مختص سن یا گروه خاصی نیست و باید نسبت به آن هوشیار بود. اینکه
تصور شود داشتن سابقه شیردهی یا نبود خواهر، مادر و سایر بستگان مبتلا در خانواده
ما را در معرض خطر قرار نمیدهد، خیالی باطل و غیرمنطقی است.
به طور قطع
برای بسیاری از زنان مهم است تا با علائمی که آنها را با این بیماری درگیر خواهد
کرد، آشنا شوند، کمی در این باره توضیح دهید.
وجود یک توده بدون درد در سینه
به صورت اتفاقی یا در هنگام معاینات ماهانه فردی میتواند مهمترین هشدار محسوب شود.
از دیگر علائم، خروج ترشحات خونی یا آبکی از سینه بوده که خود به خود از یک منفذ به
صورت یکطرفه از یک سینه خارج میشود، البته این با ترشحات سبزرنگ و شیری رنگ دوطرفه
سینه که در برخی زنان وجود دارد، متفاوت است و باید بررسی هورمونی شود تا در صورت
لزوم دارو درمانی لازم انجام شود.
در این زمینه برخی ضایعات سطحی پوست مانند
فرورفتگی بافت سطحی پوست به داخل که مادرزادی نبوده و به تازگی در سطح یا نوک سینه
ایجاد شده باشد، پیام مهمی برای دقت و پیگیری دقیق است. سفتی یک قسمت از سینه که پس
از عادت ماهانه نیز برطرف نشود، از دیگر نکات مهم است، لذا به مجرد مشاهده هر یک از
علائم ذکر شده، باید به نخستین پزشک متخصص مراجعه کرد. ممکن است این توده خوشخیم
باشد و هیچ مخاطرهای برای فرد ایجاد نکند، اما تا زمانی که از خوشخیم یا بدخیم
بودن آن مطمئن نباشیم نباید دست از پیگیری برداریم.
کمی هم درباره بهترین
شیوه تشخیص سرطان پستان توضیح دهید. ماموگرافی، سونوگرافی و در برخی مواقع
ام.آر.آی. (MRI) بنا به تشخیص پزشکی راههای تشخیص نوع توده به شمار میروند.
ماموگرافی استاندارد طلایی تشخیص سرطان پستان است که کمک فراوانی به تشخیص میکند،
اما در افراد جوان چون عضو تراکم و کوچکی دارند که امکان ماموگرافی آنها وجود
ندارد، از سونوگرافی میتوان برای تشخیص کیستها و افتراق آنها از تودهها استفاده
کرد. ام. آر. ای هم در مواردی که با ماموگرافی و سونوگرافی امکان و توانایی
شناسایی و تشخیص وجود ندارد بسیار کاربردی و حائز اهمیت بوده، اگرچه جایگزین قطعی
ماموگرافی و سونوگرافی نخواهد بود.
ازام.آر.ای به عنوان یک روش کمکی و
تشخیصی استفاده میکنیم که براساس تشخیص پزشک تفاوت دارد. بعد از پیدا کردن یک
ضایعه یا توده در یک زن، زمانی که مشکوک به ضایعه سرطانی هستیم با یک روش
بافتشناسی تشخیص خود را تایید یا رد میکنیم. در روشی موسوم به اف انای (FNA)
مقداری از سلولها یا بافت آن توده را با سوزنی خاص استخراج کرده و برای تشخیص به
پاتولوژیست میدهیم. پاتولوژیست نمونه حاصل را رنگآمیزی کرده و زیر میکروسکوپ
بررسی میکند. وی با مشاهده خصوصیات سلولی که در رنگآمیزی هر سلول با سلول دیگر
تفاوت دارد، قادر خواهد بود نوع سلول را مشخص و بدخیم یا خوشخیم یا سرطانی بودن آن
را تایید یا تکذیب کند.
خانم دکتر! معمولاً درمان این بیماری به چه روشهایی
صورت میگیرد؟
درمان سرطان سینه استاندارد بوده و شامل جراحی، در صـــورت
لزوم شیمی درمانی و در صورت لزوم رادیوتراپـــی یا اشعهدرمانی است. اصل و پایه
درمان جراحی است و باید ابتدا تومور خارج شده تا بتوان سایر مراحل را آغاز کرد. به
طور معمول در صورت نیاز، شیمی درمانی بعد از جراحی انجام میشود. در برخی موارد که
غدد لنفاوی درگیر بوده و تومور بیشتری دارد و پیشرفت ضایعه زیاد است، شیمی درمانی
قبل از جراحی آغاز میشود. بنا به تشخیص جراح ممکن است قبل از جراحی چند جلسه شیمی
درمانی انجام شود.این شیمی درمانی به تعداد کامل جلسات شیمی درمانی اضافه نمیشود
بلکه تقسیم شده، شماری را قبل و شماری را بعد از جراحی دریافت میکند. در مورد
رادیوتراپی هم در بیمارانی که سینه آنان برداشته نشده و عضو حفظ شده است،
رادیوتراپی تجویز میشود چون با این کار جلو عود مجدد گرفته میشود.
در
مواردی که توده بزرگ بوده یا غدد لنفاوی درگیر شده باشد رادیوتراپی برحسب نیاز و
میزان توده محاسبه و تجویز میشود. این دوره بین 25 تا 30 جلسه طول میکشد و به
کنترل تومور و جلوگیری از پیشرفت و عود احتمالی کمک میکند. رادیوتراپی عوارض خاصی
ندارد. اگر فردی با تودهای دو سانتیمتری مراجعه کند، میتوانیم هم سینه را حفظ
کنیم و هم از مسیر کوتاهی برای درمان موثر بهره بگیریم، اما اگر این فرد چند ماه
بعد مراجعه کند، ممکن است به علل درگیر شدن بافت زیرپوستی سینه، بخش قابل توجهی یا
کل آن را برداشته و مسیر طولانیتری برای درمان سپری کنیم. اگر بیمار زود مراجعه
کند و توده به پوست نرسیده باشد، میتوان توده را تخلیه کرده و سینه را با پروتز یا
بخشی از نسج شکم و پهلو پر کرده و با جراحی پلاستیک ظاهر آن را حفظ کرد. اگر بیمار
دیر مراجعه کرده باشد و مجبور به اشعه درمانی باشیم، این فرصت که هنگام جراحی
بتوانیم سینه را بازسازی و ترمیم کنیم نیز از جراح گرفته شده و در این صورت امکان
بازسازی همزمان از دست میرود.
|